پایه ششم گروه آسیب دیده شنوایی

این وبلاگ پل ارتباطی سرگروه آموزشی پایه ششم ناشنوایان استان گلستان با معلمین این گروه می باشد.

۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

تفاوتهای یک فرد موفق با فرد عادی

آدم های موفق خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد می کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می دانند و می توان گفت آدم های موفق 30 فرق کلی با دیگران دارند:

 

1. فرصت هایی را می بینند و پیدا می کنند که دیگران آنها را نمی بینند.

2. از مشکلات درس می گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می بینند.

3. روی راه حل ها تمرکز می کنند.

4. هوشیارانه و روشمندانه موفقیت شان را می سازند، در زمانی که دیگران آرزو می کنند موفقیت به سراغ شان آید.

5. مثل بقیه ترس هایی دارند ولی اجازه نمی دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.

6. سوالات درست را به شیوه صحیح از خود می پرسند. سوال هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می دهد.

7. به ندرت از چیزی شکایت می کنند و انرژی شان را به خاطر آن از دست نمی دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی بافی و بی ثمر بودن است.

8. سرزنش نمی کنند (واقعا فایده اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می گیرند.

9. وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت شان پیدا می کنند و بیشتر از ظرفیت شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می کنند.

10. همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه ریزی کرده و فکر می کنند تا وقتی که کارشان را انجام می دهند استرس کمتری داشته باشند.

11. خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد می کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می دانند.

12. بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی گذارند زندگی شان اتوماتیک وار سپری شود.

13. به وضوح و دقیقا می دانند که چه چیزی در زندگی می خواهند و چه نمی خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی می کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.

14. بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می کنند.

15. در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی کنند و زندگی شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی دهند.

16. آنها دانش آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می کنند. آنها از راه های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می گیرند.

17. همیشه نیمه پر لیوان را می بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.

18. دقیقا می دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی شان را با از شاخه ای به شاخه ای دیگر پریدن از دست نمی دهند.

19. ریسک های حساب شده ای انجام می دهند؛ ریسک های مالی، احساسی و شغلی.

20. با مشکلات و چالش هایی که برایشان پیش می آید سریع و تاثیرگذار روبه رو می شوند و هیچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی کنند. با چالش ها روبه رو می شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می برند.

21. منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی مانند تا آینده شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می سازند.

22. وقتی بیشتر مردم کاری نمی کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می کنند.

23. بیشتر از افراد معمولی روی احساسات شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ گاه برده احساسات شان نمی شوند.

24. ارتباط گرهای خوبی هستند و روی رابطه ها کار می کنند.

25. برای زندگی شان برنامه دارند و سعی می کنند برنامه شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.

26. در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می فهمند.

27. ارزش های زندگی شان معلوم است و زندگی شان را روی همان ارزش ها بنا می کنند.

28. تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می دانند که پول و موفقیت مترادف هم نیستند. آنها می دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی ها خیال می کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.

29. اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می روند که کمتر کسی می تواند برود، شاد می شوند.

30. از خودشان مطمئن هستند.

۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

چرا دانش اموزان درس نمی خوانند؟

ﭼﺮﺍ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ؟



ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﺧﯿﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ : ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ، ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ

ﺩﺭﺳﯽ،ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ، ﻣﺤﯿﻂ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ،ﻣﺪﺭﺳﻪ

ﺍﻣﺎ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ ،ﺑﺤﺚ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬﺍﺭﺗﺮ

ﺍﺳﺖ . ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺎﻧﻨﺪ

ﭘﺰﺷﮑﯽ،ﺳﯿﺎﺳﺖ،ﻓﻦ ﺁﻭﺭﯼ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﺭﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺳﺨﺘﯽ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ، ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﻭ ﭘﺸﺘﮑﺎﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﭘﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺮﻗﯽ ﺭﺍ ﻃﯽ ﮐﻨﻨﺪ .

ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﺎ ﺟﺪﯾﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﺱ

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﭼﺮﺍ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﺮﻩ ﻭ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻌﻤﻮﻻ

ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﺎﻡ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻨﺪ؟

ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺁﻝ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺮ ﺑﯿﺎﻥ ﻧﻤﺎﯾﻢ:


-1 ﺣﺬﻑ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺳﺎﻻﺭﯼ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺩﺭ

ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺁﮔﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ

ﺷﺪﺕ ﮐﺘﮏ ﺑﺰﻧﯿﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺭﺍ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺘﻌﺎﺭﻑ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻌﺎﻭﻧﯿﻦ ﻭ

ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ . ﻧﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﻮﺭﯼ ﺷﻮﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ

ﺁﻥ ﺑﯽ ﻧﻤﮑﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ .

ﭘﺲ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭ ﻣﻌﻠﻢ

ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ .ﺍﮔﺮ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺪ،ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ

ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﺎﻓﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ

ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .


-2 ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺭﺯﺷﯿﺎﺑﯽ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﯾﺎﻗﺒﻮﻝ ﺷﺪﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩﺳﺮ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻃﻊ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﺎ

ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺍﻭﻝ،ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺑﯿﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ

ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺭﺯﺷﯿﺎﺑﯽ ﺑﺎ ﻧﻤﺮﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺩﻭﺩ ﺷﺪﻥ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺗﺎ ﻣﻘﻄﻊ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺩﻥ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﺷﺎﻥ، ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﻏﯿﺮ

ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ،ﺗﻮﻗﻒ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﻣﻘﻄﻊ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺩﻭﻡ ﻭ

ﺣﺘﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﺸﮑﻞ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺍﺳﺖ .ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﮐﺜﺮ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ

ﻫﺎ،ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﻣﺒﺪﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﻠﻤﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ

ﻧﺪﺍﺭﺩ،ﺷﺐ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺭﺱ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﺪﺭﮎ ﺍﺳﺖ . ﺍﯾﻦ ﺭﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﻪ

ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﺿﺮﺑﻪ ﻣﻬﻠﮑﯽ ﺑﻪ ﺑﻨﯿﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺩ .


-3 ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎ ،ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﺗﻮﺍﻥ

ﻧﻈﺎﺭﺗﯽ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﮐﺎﻫﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺗﯽ

ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ، ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ، ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ، ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ،ﺭﺍﯾﺎﻧﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ

ﺍﻣﺮﻭﺯ ،ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﻔﯿﺪ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺖ

ﭼﻨﺪﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ .

ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﺷﺎﻣﻞ ﻋﺪﻩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ

ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺤﺪﻭﺩﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﺯﻣﺎﻥ ،ﻋﺎﺩﺕ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﺭﻭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ .


-4 ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺳﯽ،ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻫﺎﯼ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺗﺎﻟﯿﻒ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ

ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻈﺮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺯ ﻣﺤﺘﻮﺍﯼ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﻟﯿﻒ

ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺧﺮﺩ ﺟﻤﻌﯽ ﻫﻤﻪ

ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺗﺎﻟﯿﻒ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎ

ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻔﮑﺮ ﻭ ﺳﺒﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ،ﻓﻦ ﺁﻭﺭﯼ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺳﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﺎﭖ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺳﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻮﻟﻔﺎﻥ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺍﺕ ﻏﯿﺮ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺎﻟﯽ

ﺍﺯ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ، ﺣﺠﻢ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﺤﺘﻮﺍﯼ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻦ

ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺍﺳﺖ . ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻨﺮﺟﻮﯾﺎﻥ ﻓﻨﯽ ﻭ ﺣﺮﻓﻪ ﺍﯼ ﻭ

ﮐﺎﺭﺩﺍﻧﺶ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ .


-5 ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﺎ، ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺑﺎﻻ،ﺑﻮﺩﺟﻪ ﮐﺎﻓﯽ ﺩﺭ ﺗﺠﻬﯿﺰ

ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺷﺎﻣﻞ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ،ﺗﺠﻬﯿﺰ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ،ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﻭﺭﺯﺷﯽ،ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ

ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ .

ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﺍﺭﺷﺪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ

ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ،ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ

ﺩﻫﻨﺪ

۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

یک مطلب آموزشی برای ورزش مغز

ورزشهای مفید برای هوشیاری مغز:

1-بادستی که عادت ندارید مسواک بزنید

2-با چشمهای بسته دوش بگیرید

3-درکارهای صبح خود تغییرات ایجاد کنید اگراول لباس میپوشید بعد صبحانه جای این دو رو عوض کنید بعد به سر کار بروید

4-به اشیابرخلاف همیشگی نگاه کنید:اگر همیشه از بالا به پایین به اجسام مینگریستین اکنون از پایین ببالا یا از چپ براست نگاه کنید

5-جای نشستن سر میز را عوض کنید

6-به حس بویایی خو بیشتر توجه کنید

7-هنگام خرید بیشتر دقت کنید .درقفسه های فروشگاه اگر اجناس جدید دیدید حتی اگر قصد خرید ندارید محتویات انها رابخوانید

8-نقاشی کنید

9-طی روز سعی کنید ارتباطات اجتماعی بیشتری برقرار کنید:اجتماعی نبودن تاثیر منفی و شدیدی بر توانایی شناختی فرد میگذارد.از این رو لازم است ارتباط اجتماعی خود را افزایش دهید.بعنوان مثال سعی کنید برای خرید با فروشنده صحبت کنید.

۱۶ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

به کودکمان اینگونه بگوییم.

به کودک خود

کمک به دیگران را نیاموز...

بلکه بیاموز که سخاوت جزئی 

از وجود انسان است...


او را از جهنم نترسان...

ذات او را پاپک پرورش بده


وعده ی بهشت به او نده...

به او بیاموز خوب بودن 

لازمه ی انسانیته


او را نترسان... 

به او شجاعت رو به رو شدن بده


او را منع نکن...

به سوی زیبایی ها و خوبی ها سوق بده


مغزش را محدود نکن

 با اندیشه هایت...

به او اندیشیدن یاد بده


نگو انسان موجود برتر است...

بیاموز که هر موجودی با هر 

شکل و شرایطی به اندازه ی انسان حق زندگی دارد


از ثروتمند و فقیر برایش نگو...

به او بیاموز ارزش انسانها به وجود درونیه هر کسی است


راحتی را برایش فراهم نکن...

به او بیاموز سختی ها

هم جزئی از زندگی اند


خدا را برایش ترسیم نکن...

بگذار او از بهترین هایش 

برای خودش خدا بسازد


او را محدود به قاعده و قانون نکن...

به اوبیاموز بهترین را کشف کند..


او را از بدی ها نترسان...

به او بیاموز خوبی و مهربانی را...


کودکت را با شکوه پرورش بده...

تا در آینده با شکوه زندگی کند...(sun)(moa)(flirt)

۱۶ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

کمی در این مطالب تامل کنییم.

روزی به قدری غمگین بودم که تصمیم گرفتم همه دارایی خود را رها کنم و به جنگل رفتم.

تا برای اخرین بار با خدا صحبت کنم. به خدا گفتم ایا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟؟؟

و جواب او مرا شگفت زده کرد. گفت تا حال درخت سرخس و بامبو را دیده ای؟

وقتی این دو درخت را افریدم از هر دو به خوبی مراقبت کردم.

به انها نور و غذای کافی دادم.بعد از مدت کمی سرخس سر از خاک براورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود من از او قطع امید نکردم.

در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند.اما باز هم از بامبوها خبری نبود.من بامبوها را رها نکردم.تا سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد.در مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود.اما با گذشت شش ماه ارتفاع ان به بیش از 100فوت رسید 5سال طول کشید تا ریشه های بامبو قوی شدند.

خدا در ادامه فرمود:ایا می دانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات بودی درحقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبوها را رها نکردم.

هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن!!!

 بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هردو به زیبایی جنگل کمک می کنند.زمان تو نیز فرا خواهد رسید.

تو نیز رشد میکنی و قد می کشی.بامبو هر چقدر بتواند رشد می کند،تو هم به هر اندازه که می توانی باید رشد کنی....

۱۶ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

چگونه مشکل خودکم بینی را در کودکانمان از بین ببریم؟

علل خود ‌کم‌بینی در کودکان


خودکم‌بینی را در کودکان چگونه از بین ببریم؟ راه‌های تقویت عزت‌نفس در کودک چیست؟


معمولاً خودکم‌بینی در کودکان به دلیل رویکرد غلط والدین آنهاست. خصوصیات زیر در والدین، سبب خودکم‌بینی کودک می‌شود:


    والدین وسواسی، مطلق‌گرا، مبادی آداب، آبرو‌مدار؛

    والدینی که می‌خواهند فرزندشان خیلی مؤدب به نظر برسد؛

    والدینی که برای فرزندشان چارچوب تنگ می‌گذارند؛

    والدینی که دائم نصیحت می‌کنند و توصیه‌ها، تذکرها و آموزش‌های مستقیم بسیاری برای کودک دارند؛

    والدینی که فرصت رشد به کودک نمی‌دهند. رشد و شکوفایی کودک را نمی‌بینند و نقص‌های کودک برایشان بسیار پررنگ است و کودکشان را کمتر تأیید می‌کنند.


مسلم است، فرزندان چنین والدینی، اعتماد به نفس، تحمل انتقاد و عزت نفس نخواهند داشت و همواره خود را خطاکار می‌دانند و به محض روبروشدن با هر نوع انتقادی، به هم می‌ریزند.


مادران وسواسی و جزئی‌بین، از همان بدو تولد در جزئی‌ترین کار بچه‌ها دخالت دارند و تربیت را از مسیر فطری خارج می‌کنند. دائماً دنبال سلیقۀ خود در تربیت هستند نه شکوفاشدن استعداد کودک. بنابراین به بچه استقلال نمی‌دهند. چنین کودکانی آزمون و خطا نمی‌کنند و وقتی وارد اجتماع می‌شوند، نمی‌توانند ‌به‌طور مستقل کارهایشان را انجام دهند. احساس ضعف می‌کنند و طاقت ناکامی و شکست را ندارند و نمی‌توانند با محیط و معاشران، تعامل و سازگاری مناسب داشته باشند.


و اما راه حل:


مادر باید بچه را آزاد بگذارد و او را از قید و بندهای اضافی رها کند. از اشکالات جزئی و جزئی‌نگری دست بردارد. نقاط قوت کودک را ببیند و در جمع بزرگترها مطرح کند. به کودک به اندازۀ توانش مسئولیت دهد و توانایی‌های او را از ته قلب باور کند. وقتی کودک کاری را انجام داد، نقاط قوت کار را بزرگ بشمارد و نقاط منفی را کم‌رنگ و ناچیز جلوه دهد. بخصوص در کارهای شخصی به بچه حق انتخاب دهد. اجازه دهد تا کودک خطا کند و خودش ببیند که اتفاق مهمی نمی‌افتد.


اگر در مسیر این آزمون و خطا، افراد جامعه به او بازخوردهای متفاوت نشان دادند، اشکال ندارد. مادر باید در موارد ناکامی به او روحیه دهد و از حمایت و همراهی او دریغ نکند و کودک را محکم بار آورد. مادر باید مانند ستونی می کن استوار و مهربان باشد، تا بچه‌ها مثل پیچک، به او تکیه کنند و رشد نمایند.


بازی‌های قالب‌شکن با همراهی والدین در این مسیر، بسیار مفید هستند. خوب است والدین نیز مانند کودک در این بازی‌ها شرکت کنند. مثلاً بادکنک‌هایی را بارها باد کنند و بترکانند و از اینکه کودک از صدای آن بترسد، هراسی به دل راه ندهند. چون ملاحظۀ ترس در بزرگترها می‌تواند کودک را منفعل کند.


متخصصان روانشناسی، راهکارهای دیگری را به والدین پیشنهاد می‌کنند تا کودک‌شان از خودکم‌بینی دور و به عزت نفس متخلق شود.


این راه‌ها عبارتند از:


شب‌ها کارهای روزمره را کنار بگذارید و برای کودک قصه بگویید.


اشتباهات کودک را راحت ببخشید.


خوبی‌هایش را بزرگ کنید.


به حرف‌هایش خوب گوش بدهید.


بی‌دلیل کودک را در آغوش بکشید و ببوسید.


هرگز کودک را با دیگر همسالانش مقایسه نکنید.


به او نگویید: «وای به حالت! اگر فلان کار را انجام دهی.»


گاهی با او برنامه‌های تلویزیونی را که دوست دارد، ببینید.


به او نگویید: «تو دیگر بزرگ شدی، بچگی نکن.»


اگر اشتباه کردید، به ‌راحتی عذرخواهی کنید.


همراه فرزندتان دعا و نیایش کنید.


توی ذوق بچه نزنید و به کودک نگویید: «الکی نگو؛ داری از خودت درمیاری و...» بلکه با او همراهی کنید.

۱۶ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

رفع خجالت کودک با هشت رفتار صحیح

رفع خجالت کودک با هشت رفتار صحیح


کمکش کنید احساساتش را بیان کند کودکان خجالتی از اینکه مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، ترسان اند اضطراب ناشی از این موضوع سبب بروز حس حقارت در آنها می شود. لازم است به طور مرتب به حرف های کودک و چیزهایی که از اطرافیان شنیده گوش کنید.به او اعتماد به نفس بدهید.هرچه شما بیشتر با او صحبت کنید، برقراری ارتباط با دیگران نیز برای او راحت تر خواهد شد.


از انگ زدن به کودک پرهیز کنید از گفتن جملاتی نظیر «او را ببخشید،کمی خجالتی است!» خودداری کنید. بیان چنین جملاتی سبب می شود کودک شما گمان کند دچار مرضی درمان ناپذیر است و خجالتی بودن جزو ذات اوست. بیان این جملات حتی توجیهی برای او می شود تا نخواهد تغییر کند و از هر موقعیت اجتماعی که برایش سخت است، بگریزد.


از خجالتی بودن او در جمع حرفی به میان نیاورید کودکان خجالتی در برابر حرف های اطرافیان بسیار حساس اند. حرف زدن در مقابل او با مادر دوستش تنها وضعیت را وخیم تر خواهد کرد. کودکان خجالتی بیش از قضاوت های منفی به قضاوت های مثبت محتاج اند.


او را مجبور به برقراری ارتباط نکنید تشویق کردن کودکان خجالتی برای پیوستن به دیگران تنها وضعیت را بدتر می کند. باعث می شود این حس به کودک منتقل شود که والدین او را نمی فهمند و او بیشتر در خود فرو می رود و منزوی می شود. کنار آمدن با خجالت باید به تدریج و به آرامی صورت پذیرد.


حامی خجالت او نباشید ثبت نام نکردن کودک در کلاس ورزش به این بهانه که او خجالتی است، موضوع را اسفناک تر از آن چیزی می کند که هست. ترس والدین به کودک القا می شود و همین امر سبب ترس او و خجالتی تر شدنش می شود. باید اجازه داد کودک با مشکلاتش کنار بیاید و جایگاهی در میان دیگران برای خود باز کند. مراقب نکته ای دیگر نیز باشید. خجالتی بودن نباید ادب را از کودک بگیرد. وقتی جایی می روید یا با کسی روبه رو می شوید، از او بخواهید سلام کند یا بابت کادویی که دریافت کرده تشکر کند.


از او بخواهید برایتان شعر بخواند در خانه، خاله بازی کنید. اجازه بدهید در قالب یک بازی صحنه های زندگی واقعی تکرار شود. این نوع بازی ها اضطراب او را کم کرده و سبب صمیمی شدن او می شود. خواندن شعر یا تئاتر بازی کردن سبب می شود به مرور اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.


برای او ارزش قایل شوید در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. کودکان خجالتی همیشه فکر می کنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت می کنند. پس هر بار کار درستی انجام می دهد، او را تشویق کنید. مثلا بگویید «من به تو افتخار می کنم. تو توانستی از ترست فاصله بگیری.»، «چه قدر شجاعی!» و ... این امر سبب می شود حس عشق در او جان بگیرد.


نگذارید منزوی شود لازم نیست برایش تولد بگیرید و تمامی دوستان را دعوت کنید. او را مجبور نکنید به تولد دوستانش برود و در جمعی از بچه ها حاضر شود.معمولا کودکان خجالتی ترجیح می دهند فقط با یک نفر بازی کنند. سعی کنید کودکی که به عنوان هم بازی برای او انتخاب می کنید کوچک تر از او باشد تا بتواند بر وی تسلط یابد و اعتماد به نفس پیدا کند. در صورتی که بیش از حد خجالتی شده او را پیش یک روان شناس ببرید و مشورت کنید.

۱۳ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

نمونه سوالات درس اجتماعی ششم ناشنوا و دینی ششم کم توان

در این قسمت نمونه سوالات درسهای مختلف اورده شده است.

دریافت
حجم: 1.07 مگابایت
دریافت


حجم: 306 کیلوبایت

۰۵ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

نمونه سوالات بنویسیم ششم نوبت دوم

در این قسمت سوالات بنویسیم نوبت دوم سال ۹۳اورده شده است.امیدوارم مفید باشد.


دریافت
حجم: 290 کیلوبایت

۰۳ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
لطیفه طلابی

چگونه استرس امتحانات را برای دانش اموزان وفرزندانمان کاهش دهیم.




فصل امتحانات برای کودکان و همچنین والدین آنها همواره استرس زیادی به همراه دارد.


در این مواقع هرچه دانش‌آموزان و والدین آنها برای بهتر شدن نتیجه امتحان بیشتر عصبی‌ و بی‌برنامه باشند به 

استرس هردوی آنها افزوده می‌شود.


 

بر اساس تحقیقات صورت گرفته می‌توان این استرس را با کمک راهکارها و ترفندهای زیر در دانش‌آموزان و والدین آنها کاهش داد.

1- آمادگی قبل از امتحان: هیچ احساسی در سر جلسه امتحان بهتر از آماده بودن از قبل برای پاسخ دادن به سوالات 

آزمون نیست. پس مطمئن شوید که فرزندتان مطالعه منظمی داشته و در این کار با او همکاری کنید.


2- پرهیز از افراط در یادگیری: 20 دقیقه مطالعه‌ منقطع بسیار بهتر و موثرتر از ساعت‌ها مطالعه‌ پشت‌سرهم است. 

در برنامه مطالعه‌ فرزندتان برای او حتما زمان تفریح و استراحت نیز لحاظ کنید.


3- ورزش و تحرک بدنی: ورزش و هوای آزاد به باز شدن ذهن و بهبود عملکرد آن و نیز حفظ سلامتی کمک می‌کند. 

پس فرزندتان را تشویق به این فعالیت‌ها در زمان‌های تفریح و اضافی کنید.


4- تفکیک مطالب: بهترین راه برای درک مطالب، تقسیم‌بندی آنها است. به فرزندتان بیاموزید بخشی از مطالب را روی کارت‌هایی بنویسند تا بتوانند آنها را همراه داشته باشند و مرور کنند. این روش از دو جهت دارای اهمیت است:


- تکمیل کردن روند سه مرحله‌ای خواندن و درک و خلاصه کردن مطالب

- سهولت در مرور مطالب و دریافت اطلاعات کلیدی


5- خواب کافی: از خواب شبانه کافیِ فرزندتان مطمئن شوید. خستگی در واقع عامل افزایش استرس و عملکرد 

نامناسب ذهن است. پس بازی‌های وقت‌گیر کامپیوتری را پیش از خواب رها کرده و زمان مناسبی را برای استراحت آنها قبل از رفتن به رختخواب فراهم کنید.


6- ایجاد ارتباط خوب با فرزندان: از احساس فرزندتان در درباره امتحانات و نگرانی‌هایشان در این دوره مطلع باشید

 و آنها را تشویق به بیان احساساتشان کنید. این کار می‌تواند شما را از فشارهای روانی آنان آگاه کرده و در نتیجه 

مساعدت شما را برای فروکش کردن استرس در آن‌ها به همراه داشته باشد.


7- تغذیه مناسب برای مغز: از تغذیه سالم کودکتان در زمان امتحانات مطمئن شوید و از تدارک دیدن غذاهای با قند بالا برای آنها بپرهیزید چرا که عملکرد ذهنی را با مشکل روبرو می‌کند.


8- کمک گرفتن از برادر و خواهر بزرگتر: خواهر و برادر بزرگتر در نقش راهنما می‌توانند به فرزند کوچکتر کمک کنند. در واقع این کمک به دلیل تجارب مشترک مفیدتر خواهد بود.


9- جایزه دادن: به فرزندتان در رابطه با موفقیت در آزمون‌ها که وابسته به میزان تلاش و نمره آن‌هاست، خبرهای 

خوب بدهید. این شیوه در واقع پیامی را برای آن‌ها می‌فرستد که در صورت کسب بهترین عملکرد، بهترین پاداش را خواهند گرفت.


10- داشتن توقعات معقول: انتظار یک نتیجه خوب مهم است اما توقعات بیش از حد از فرزندان استرس بیشتری را

 به آنها تحمیل می‌کند و با توجه به ترس‌های بوجود آمده، عملکرد نامطلوب‌تری را همراه خواهد داشت. از فرزندتان انتظار موفقیت داشته باشید اما به او بگویید که در صورت عدم دستیابی به نتایج متناسب با توقعاتش، دنیا به پایان نخواهد رسید و می‌تواند بازهم تلاش کند.

منبع: ایسنا

۰۳ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
لطیفه طلابی